عشق يعنى يه احساس
يه آغوش ..
عشق يعنى يه تكيه گاه
يعنى يه همراه
يه همراز
عشق يعنى ضربان قلب و مغز
عشق يعنى ناگفته هاى چشم ، فهميدن حرف
عشق يعنى شادى تو اوج غم
يعنى فهميده شدن
نگران بودن
به فكر بودن
ديده شدن
عشق يعنى ...
كوتاه بگم
عشق
يعنى
تو ....
باز رسیدیم به ایستگاه
بارون همه جا رو خیس کرده بود
شب بود...
راه زیادی رو پیاده گذرونده بودیم...
خسته بودیم گفتیم بقیه راه رو با اتوبوس بریم...
بخار از دهنت بیرون میومد... خستگی رو توی چشمات میدیدم
یادته... عشقم بودی...
مث این فیلما کاپشن خودمو دادم بهت که به حساب سرما نخوری... رسیدم خونه با اینکه کاپشنمو دادم بهت ولی سرما نخوردم!
گذشت و گذشت و گذشـــــــــــــــــت...
حالا اومدم توی همون ایستگاه اینبار تنها بودم!!!
هوا سرد بود... ولی کاپشنم تنم بود...!!!
رسیدم خونه... جلوی آینه وایستادم یه چیزی نظرمو جلب کرده بود
یه سری موهای سفید لابلای موهای مشکیم بود...
یه چایی داغ بعدشم خواب...
صبح فردا رسید... حس بدی بود
سرما خورده بودم تنهای تنها..
بگی آروم توی گوشم،دیگه وقتشه بمیری...
خدا جون میگن تو خوبی،مثل مادرا می مونی...
اگه راست میگن ببینم،عشق من کجاست؟؟؟میدونی؟
خدا جون میشه یه کاری بکنی به خاطر من؟
من می خوام که زود بمیرم آخه سخته زنده موندن
خدا جون تو تنها هستی،میدونی تنهایی سخته
من که تقصیری نداشتم،پس چرا گذاشته رفته؟
خدا جون می خوام بمیرم،تا بشم همیشه راحت
ولی عمر اون زیاد شه ،حتی واسه ی یه ساعت
خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟
بگی آروم توی گوشم...دیگه وقتشه بمیری...
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا !
سهم ِ من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
و …
خیال ِ رفتن نـدارند..
ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ...
ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ....
ﺑﺪﻭﻥ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻥ ...
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ...
ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ...
ﻧﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ...
ﻭ ﻧﻪ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﺩ ...
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺷﻌﻔﯽ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ...
ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه"
یعنی واقعا دوستش داره...
اما وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه
یعنی دیگه هیچ وقت
نمیتونه کسی رو مثل اون دوست داشته باشه
Tag :
میگن خدا همیشه از بهترین هاش یه دونه خلق میکنه
خدایا حکمتت رو شکر
تازه فهمیدم چرا این قدر تنهام
Tag :